UX R&D and UX writer @sabaiede.com and architect
چگونه عنوانها مخاطب را جذب میکنند؟

اگر ویدیو شما عنوان خوبی نداشتهباشد شانس انتخاب و دیدهشدن بسیار کم است زیرا که مهمترین بخش برای شروع گفتگو با کاربر همین عنوان ویدیوست. اگر میخواهید در کنار محتوایهای محبوب و مشابه، دیدهشوید، نوشتن عنوان جذاب یکی از مهمترین عوامل است که در کنار رعایت نکات سئویی در آن باید با خلاقانه و جذابباشد. در این مطلب میخواهم با مرور کتابی به نام “ایدهعالی مستدام” و ترکیب نکات کاربردی به شما بگویم که اصلا لزومی ندارد شما ذاتا فردی خلاق باشید تا بتوانید عنوانهای چشمگیر و جذاب بنویسید، خلاقیت کاملا قابل یادگیری است و اصولی دارد.
تکنیکهای نوشتن عنوان به دو بخش سئو و نوشتار تقسیم میشوند:
- نکات سئویی در نوشتن عنوانهای تاثیرگذار
- اصول ششگانه برای نوشتن عنوانهای خلاقانه و جذاب
نکات سئویی در نوشتن عنوانهای تاثیرگذار
در در دو مطلب چطور یک توضیح تاثیرگذار برای ویدیوهای آپارات بنویسیم؟ و چطور ویدیوی ما در آپارات بهتر دیدهشود؟ بارها به این نکات اشاره کردیم که خلاصه آن را با هم مرور میکنیم:
- تعداد کاراکترهای(حروف) به کاربرده شده در عنوان نباید بیشتر از 80 باشد.
- حتما محبوبترین کلید واژهای را که در رابطه با ویدیوی شما جستجو میشود، در عنوان به کار ببرید.
- عنوان حتما باید به توضیحات و محتوای داخلی ویدیو مرتبط باشد.
- نام برند خود را اگر میخواهید در عنوان بیاورید در آخر عنوان بنویسید.
- اگر محتوای شما سریالی است حتما شماره قسمت را در عنوان بیاورید تا دسترسی به دیگر محتواها آسان شود.
چند نکته را در نوشتن عنوانها فراموش نکنیم:
1. در عنوانها از اعداد استفاده کنید.
2. عنوان را در قالب یک سوال بنویسیم.
3. در دام دانستههای خود گیر نکنیم.
4. تا میتوانید از شبیهسازی استفاده کنید.
نکته اول؛در عنوانها از اعداد استفاده کنید: اعداد به طور معجزهآسایی کاربران را به سمت خود میکشاند و بهتر است آنها را به رقم در عنوان بیاورید برای مثال به جای “پنج نکته” … بگویید “5 نکته….” بدینترتیب در تعداد حروف صرفهجویی کردهاید هم عنوان شما سریع و راحتتر خواندهمیشود.
نکته دوم؛ عنوان را در قالب یک سوال بنویسید:سوالها همیشه جذاب هستند و حس اکتشاف را در کاربر بیدار میکنند به فرمهای زیر دقت کنید.
مثال خوب: گیمیفیکیشن چیست؟

مثال خوب: چرا اپلیکیشن (Face app) خبر داغ این روزهاست؟

نکته سوم؛ در دام دانستههای خود گیر نکنیم: با دوستان خود این بازی را امتحان کنید معروفترین آهنگها(سرود ملی، تولدتمبارک، پلنگ صورتی و…) را با زدن یک خودکار روی میز به صورت ریتم بزنید:
به نظر شما چند درصد افراد میتوانند این آهنگ را تشخیص دهند؟
هربار که شما روی میز ضرب میگیرید غیر ممکن است آهنگ اصلی را در ذهن خود نشنوید، اما آنچه که شنونده میشنود تعدادی ضرب نامفهوم است، در حالی که شما مطمعن هستید افراد به آسانی آهنگ را حدس میزنند. این غیر قابل باور بودن اینکه چطور افراد نمیتوانند آهنگ را حدس بزنند دقیقا گیرکردن شما در دام دانش است. گیرکردن در دام دانستههایتان در نوشتن عنوان و انتقال اطلاعات به شدت اتفاق میافتد شما تصور میکنید حرفی که زدید واضح است و مخاطب شما را میفهمد اما اینطور نیست، باید حالت ذهنی مخاطب را در نظر بگیریم و با دانستههای خودمان شروع به نوشتن نکنیم.

فرضیه: ویدیویی آموزشی در شاخه اقتصاد برای تحلیل یک از خطوط ارزان قیمت هوایی با کدام عنوان جذابتر است؟
مثال بد: گزارشی از بیشینهکردن ارزش سهامداران خطوط هوایی
مثال خوب: گزارشی از ارزانقیمتترین خطوط هوایی
تحلیل: “بیشینهکردن ارزش سهامداران” اصطلاحی است که اگر علم اقتصاد داشتهباشیم فکر میکنیم که همه آن را میفهمند. ولی این جمله دقیقا مانند شنیدن همان نتی است که شما به عنوان نوازنده در ذهن خود میشنوید.
نکته چهارم؛ تا میتوانید از شبیهسازی استفاده کنید:
فرضیه: برای ویدیویی که در رابطه با شناخت میوهای جدید از مرکبات کدام عنوان بیشتر در ذهن میماند؟
مثال بد: معرفی میوه پومولو، مرکباتی ارغوانی رنگ
مثال خوب: پومولو مانند گریپفروتی بزرگ با پوست نرم ارغوانی
تحلیل: اینکه میخواهیم با یک میوه شبیه گریپ فروت آشنا بشیم خیلی جذابتر از میوهای از شاخه مرکبات است و این استفاده کردن از تکنیک شبیهسازی است که مخاطب را به سمت خود میکشاند
اصول ششگانه برای نوشتن عنوانهای خلاقانه و جذاب:
سه عنوان زیر را ببینید، تقریبا کمتر کسی است که آن را نشنیده باشد و هنوز جملات جذابی برای جستجو هستند و مخاطب را به سوی خود جذب میکند، تقریبا میشود از آنها به عنوان افسانههای شهری یاد کرد.
1. دیوار چین از ماه پیداست
2. با ساختمونای اکباتان نوشتن جاوید شاه
3. با بوقزدن در اسنپ ماشین زودتر پیدا میشه
- دیوارچین طویل است اما عریض نیست اگر این دیوار از فضا دیدهمیشود پس تمام اتوبانها از ماه دیدهمیشوند، پس این موضوع ارتباطی به طولانی بودن و خاص بودن دیوار چین ندارد.
- گوگلمپ به راحتی دروغِ قضیه ساختمانهای اکباتان را رد میکند.
- بوق زدن اسنپ، ترفندی برای پر کردن فضای درد انتظار است.
دقت کردید ما از این دست جملات زیاد داریم؟ ما باورها، قصههای محلی و ضربالمثلهایی داریم که گاهی قدمتشان بیش از 2 هزار سال میرسد. راز ماندگاری و جذابیت این جملات چیست؟ اصول ششگانه به این سوال به خوبی پاسخ میدهد.
اصل اول سادگی:
- عنوان را آنقدر ساده کنیم تا مفهوم کلیدی و اصلی را به مخاطب انتقال دهیم.
- ما اگر چند نکته خوب داریم که میخواهیم آنها را به مخاطب بگوییم باید بی رحمانه اولویتبندی کنیم و خیلی مسلط اضافهها را حذف کنیم. یک عنوان خوب زمانی به نقطه ایدهآل میرسد که چیزی برای حذف کردن نداشتهباشد.
- یک عبارت تک جملهای آنقدر عمیق و با مفهوم باشد که تا ابد در ذهن مخاطب بماند. ضربالمثلها دقیقا همین کار را انجام میدهند.
چطور بی رحمانه اولویت بندی کنید؟
- فرض کنید که گزارشگر جنگی هستید:
فرصت دارید یک موضوع را قبل از آنکه خطوط قطعشود تلگراف کنید آن چیست؟ یا یک موضوع را میخواهید بگویید و احتمال هر لحظه تیر خوردن دارید، مهمترین اطلاعات را در همان ابتدا باید مخابره کنید. چطور آن را بیان میکنید؟

- فرض کنید یک فرمانده جنگی هستید:
فرض کنید؛ قصد شما به عنوان فرمانده این است“به هر قیمتی تا واحد پیاده نظام از یک تپه گذر کند.” هدف را به سادهترین شکل باید برای همه تفهیم شود تا هر سربازی شروع در وسط اتفاقهای غیر منتظره، راهحلهای خود را خلق کند، اگر بخواهید در حین عملیات ریز به ریز و لحظه به لحظه به همه افراد همه جزییات را بگویید، در عملیات نمیتوانید هم زمان مواظب همه و اتفاقات غیرمنتظره و پیچیده دشمن باشید. هر کسی با توجه به کلیدیترین مفهوم قصد فرمانده، کارهایی را که بلد هست انجاممیدهد. به این ترتیب اولویتدهی اجباری به پیچیدگیهای غیرمنتظره غلبه میکند.
توجه؛ عنوان باید به سادهترین شکل برای مخاطب مفهوم شود و جزییاتش حذف شود، مهمترین راز در نوشتن عنوان اولویتدهی اجباری است تا پیچیدگیهای ذهنی کاربر آن عنوان را بپذیرد.
فرضیه: برای یک ویدیوی آموزشی در مورد مضرات پوست کدام عنوان جذابتر است؟
مثال خوب: آفتاب گرفتن راهی برای پیری زودرس
مثال بد: بدن برنز برای موقعیت اجتماعی یا تاثیرات ملانین
تحلیل: در "مثال بد" اولویتبندی اجباری انجام نشدهاست، میخواهد بگوید؛ امروزه برنزه کردن یک مد برای نشاندادن موقعیت اجتماعی و ثروت است اما آفتابگرفتن و ملانین باعث پیری زودرس میشود.
اصل دوم غیر منتظرهبودن:
- با گفتن نکاتی که بر خلاف باور عمومیاست، اشتیاق مخاطب را برای خواندن عنوان و دیدن ویدیو حفظ کنیم.
فرضیه: یه ساندویچفروشی گیاهی برای معرفی کسبکار خود میتواند از دو عنوان زیر استفاده کند:
مثال خوب: چطور با خوردن فست فود لاغر شویم؟
مثال بد: هفت ساندویچ زیر شش گرم چربی
- غافلگیری باعث افزایش هوشیاری و تمرکز میشود و توجه افراد را جلب میکند و محرکی برای یافتن پاسخ است.
- ما میتوانیم حرفی بزنیم که افراد احساس کنند آن را نمیدانند به این وسیله در دانش و اطلاعاتشان شکافی ایجادکردیم و با پر کردن آن شکافها حس کنجکاوی آنها را حفظ کنیم.
مثال خوب: صحنههای حذفشده از فیلم” انتقامجویان: پایان بازی” منتشر شد!

هششششششششششدار!!!!!!!! بکارگیری اصل غافلگیری خیلی حساس است پرهیز از حیلهگری یا عنوانهای دروغ برای غافگیر کردن کاربران امر مهمی است، شما نباید با هر عنوانی، مخاطب را به سمت تماشای ویدیوی خود بکشانید.
اصل سوم ملموس بون:
- اگر بتوانید هر چیزی را با حواس پنجگانه بررسی کنید آن چیز ملموس است. در حقیقت باید عنوانهایی که به کار میبریم در چهارچوب اطلاعات ملموس و فعالیتهای انسانی توضیح دادهشود.
- افراد اسمهای ملموس و قابل تجسم مثل “دوچرخه” یا “گلابی” را نسبت به اسمهای انتزاعی “عدالت” و “شخصیت” بهتر به خاطر میسپارند

مثال بد: کوچک زیباست...
تحلیل: "کوچک زیباست" عنوانی با یک مفهوم انتزاعی است و نمیتواند به کاربر بفهماند که این ویدیو عنوان یک فیلم کوتاه است…
فرضیه: ویدیوی هشداردهنده از یک مقام رسمی برای نجات مردم از خطر مرگ بیماری گوارشی(اسهال) با چه عنوانی بهتر عمل میکند؟
مثال خوب: 1 قاشق نمک، 8 قاشق شکر و 1 لیتر آب، جان کودکان را نجات میدهد.
مثال بد: او. ار.اس مایعات و الکترولیتهای از دسترفته بدن را سریعتر بازیابی میکند.
تحلیل: زبان عنوان در مثال بد بسیار علمی و تفسیری است، با اینکه خوردن یک چنین ترکیبی خیلی پیچیدهنیست، اما ممکن است افراد را از اقدام به آن بترساند و عنوانی بازدارنده باشد. اما در مثال خوب پیشنهاد کاملا ملموس است.
- عنوانهایی ملموس هستند که پر از تصاویر قابل درک و واضح باشند. ضربالمثلها معمولا از این تکنیک استفاده میکنند.
مثال:“یک پرنده در دست بهتر از دو پرنده روی درخت است”
- معمولا مفهوم و پیام اصلی عنوانهای ملموس را راحتتر میتوان به خاطر سپرد.
فرضیه: برای نشر یک ویدیو از زبان جان اف کندی برای اولین ماموریت فضایی کدام عنوان بهتر است؟
مثال خوب: ماموریت فرود انسان در ماه و بازگرداندن او
مثال بد: ماموریت بدل شدن به رهبر بینالمللی در صنعت فضایی
اصل چهارم معتبر بودن:
چه کار کنیم که افراد عنوانهای ما را باور کنند؟
- افراد مواردی را باور میکنند که آن موارد را دوستان یا والدینشان باور داشتهباشند یا از موضوعات اعتقادی خود فرد باشند و یا از یک منبع صلاحیتدار و فردی معتبر بشنوند.
- شاید همیشه فردی معتبر در دسترس نداشتهباشید، نگران نباشید، ما میتوانیم از اعتبار افراد بدونصلاحیت استفاده کنیم:
فرضیه: ویدیویی مستند حول محور زندگی یک فرد عادی که در دومین پیوند ریه درگذشتهاست در راستای خطرناکبودن سیگار منتشر شده، در این ویدیو پرفسور معروفی صحبت کرده و پارسا پیروفر از مزیتهای زندگی بدون دود حرف میزند کدام عنوان مخاطب را بیشتر تحت تاثیر میگذارد؟
مثال خوب: حرفهای دختری قبل مرگ، که سیگار باعث پیری زودرس و مرگش شد
مثال بد: مضرات سیگار از نگاه پرفسور سمیعی و پارسا پیروزفر در دنیای مدرن
تحلیل: هیچ تردیدی نیست که حرفهای دختر جوان ماحصل تجربه شخصی اوست او داستان قدرتمندتری نسبت به شخصیتهای معتبری مانند پروفسور و پیروزفر دارد، مخاطب در دنیای امروز با دیدن افراد معتبر در یک ویدیو ممکن است در رابطه با منابع مستند شک کنند و ممکن است بگوید اگر من حرفهای پارسا پیروزفر را باور کنم دستهای پشت پرده این تبلیغات چه چیزی بدست خواهند آورد؟
- افراد مواردی را باور دارند که در آن زمینه تجربهای داشتهباشند و یا خود ارزیابی کنند و به عنوان شما اعتبار ببخشند:
فرضیه: برای ویدیوی مستندی که در رابطه با رکود اقتصادی و تاثیرات آن بر مردم ساختهشده کدام عنوان بهتر است؟
مثال خوب:در چهار سال گذشته قدرت خریدتان چقدر تغییر کرده؟
مثال بد: نزول 150 درصدی نرخ قدرت خرید در بین مردم
تحلیل: در دو عنوان بالا مخاطب به جمله اول بیشتر اعتبار میبخشد با اینکه یک آمار نسبی و غیر دقیق در ذهن دارد اما چون با ارزیابی و حس درونی خودش به این نتیجه رسیدهاست بیشتر عنوان اول را قبول دارد و جذبش میشود.
اصل پنجم احساسی بودن:
- معمولا ما چیزهایی که مرتبط به افراد باشند را بهتر درک میکنیم تا مسائل انتزاعی را، برای مثال افراد به یک فرد فقیر که اورا می شناسند بهتر از یک موسسه خیریه معتبر کمک میکنند.
- معمولا احساسات افراد نسبت به موضوعاتی تحریک میشود که در آن منفعت شخصی نشانه گرفتهشدهباشد. به جایی که در یک عنوان ویدیو از محسنات ویدیو بگوییم بهتر است به مخاطبان بگوییم که چرا باید این ویدیو را ببینند؟
فرضیه: ویدیوی آموزشی در رابطه با همایش اهمیت جبر و احتمال منتشر شدهاست کدام عنوان مخاطب را بیشتر جذب میکند؟
مثال عالی: جبر به عنوان یک درمان ذهنی مغزتان را عضلانیتر میکند.
مثال خوب: نمره جبر در کنکور شما بسیار تاثیرگذار است
مثال بد: جبر با مدلهای ریاضی درک جهان را فراهم میکند.
تحلیل: منفعت طلبی در مثال اول از کیفیت بالایی برخوردار است و در مثال دوم یک منفعت منطقی را به مخاطب میگوید اما در مثال سوم یک مفهوم انتزاعی را بیان میکند که احساسات مخاطب نسبت به آن تحریک نمیشود.
اصل ششم داستانی بودن:
یکی از مهمترین تکنیکها داستانگویی است، برای مثال، گزارش سفر بهترین چیزی است که میتواند به شما فهرست درستی از اماکن، غذاها، تجربیات از یک مقصد برای سفر بدهد خواندن گزارش سفرها داستانی است و چقدر بهتر از یک کتاب یا نقشه راهنما نکاتش در ذهن میماند.
فرضیه: برای تبلیغات یک آموزشگاه موسیقی کدام عنوان جذابتر و ماندگارتر است؟
مثال خوب: به شروعم در ساز در 40 سالگی خندیدند اما حالا…
مثال بد: در کنار ما در هر سنی ساز را شروع کنید.
تحلیل: قصه چند کلمهای عنوان خوب ما را به خود جذب میکند.
کلام آخر:
پیشنهاد میکنم برای ویدیوهای خود، شش اصل سادگی، غیر منتظرهبودن، ملموسبودن، معتبربودن، احساسیبودن و داستانیبودن را در نوشتن عنوانهای خلاقانه و جذاب تمرین کنید. حتی میتوانید این اصول را در یک عنوان با هم ترکیب کنید زیرا این اصول به شما کمک میکنند تا مخاطبان را متوجه خود کنید.
کلام آخر اینکه در طولانی مدت، "تاثیر عنوانهای خلاق و جذاب را در دیدهشدن ویدیوی خود" آنالیز کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
پیامرسان NATS با هسته قوی و به شکلی باورنکردنی سریع!
مطلبی دیگر از این انتشارات
لیستهای پخش، بازدیدِ ویدیوهای شما را بالا میبرند
مطلبی دیگر از این انتشارات
میکروسرویس یا مونولیت(خوب، بد، چُخ)