UX R&D and UX writer @sabaiede.com and architect
تست کاربردپذیری چیست و چرا در طراحی محصول مفید است؟

تست کاربردپذیری آزمونی است که از کاربران واقعی هنگام استفاده کردن از یک وبسایت یا اپلیکیشن گرفتهمیشود و میزان راحتی کاربران را موقع استفاده کردن از محصول را ارزیابی میکند. جریانهای کاربری اصلی و فرعی محصول مانند خرید، تمدید، ورود، ثبت نام، ثبت سفارش، بازیابی رمز، انواع نویگیشنها، جستجو و… همه سناریوهایی است که میتواند موضوع تست کاربردپذیری باشند و از کاربر خواسته شود که آنها را یک بار در حضور آزمون گیرندهها که معمولا user researcher ها هستند، انجام دهد.
به طور کلی پنج مفهوم کیفی زیر در تست کاربردپذیری ارزیابی میشود:
- ساده در راستای یادگیری(Easy to learn): اولین بار که کاربران با محصول شما روبرو میشوند، کارکردن با وبسایت و یا اپلیکیشن برایشان چقدر آسان است؟
- کارآمد بودن محصول(Efficient to use): به این معنی که بعد از اینکه کاربران کار کردن با محصول شما را یاد گرفتند، کارهای خود را چقدر سریع میتوانند انجام دهند؟
- قابل یادآوری(Memorability): هنگامی که کاربران پس از یک دوره از وب یا اپلیکیشن شما استفاده نمی کنند، چقدر با محصول دوباره با مهارت ارتباط برقرار می کنند؟
- انجام کارها با کمترین خطاها(Few errors): کاربران در طول مسیر چند خطا ایجاد میکنند، این خطاها چقدر شدید هستند و چگونه میتوانند خطاهای خود را بهبود دهند؟
- سطح رضایت کاربران(satisfaction): استفاده از وبسایت یا اپلیکیشن شما چقدر برای کاربر دلپذیر است؟
مزایای تست کاربرد پذیری چیست؟
تست کاربردپذیری یک روش مطالعه روی محصول به شمار میآید که در عین ارزان قیمت و سریع بودنش مزایای زیر را نیز دارد:
- محصول را خیلی مستقیم و بیطرفانه مورد آزمون قرار می دهد.
- در این روش محصول توسط نمونه کوچکی از کاربران واقعی مورد استفاده قرار میگیرد و بازخورد آنها میتواند بسیاری از مشکلات و بحثهای داخلی تیم را حل کند.
- شما با این تست میتوانید مشکلات محصول را قبل از انتشار، شناسایی و برطرف کنید که از دررفت هزینه جلوگیری کنید.
- به صورت مستقیم و بیواسطه به بازخوردها، نظرات و بینش کاربران دسترسی دارید.
- آنقدر میتوانید تست را روی فرآیندهای طراحی خود تکرار کنید تا وجوه گنگ آن حل شود.
- تست کاربردپذیری به سه سوال زیر پاسخ می دهد:
- انتظارات کاربران را تا چه حد برآورده کردهاید؟
- کاربران تا چه حد کارهایی را که روی محصول پیشنهاد دادیم، انجام میدهند؟
- آیا طراحی شما در مسیر درستی قرار دارد؟
در چه مواردی تست کاربردپذیر را می گیرند؟
- قبل از طراحی مجدد (Before a Redesign): برای مشخص شدن نقاط درد موجود
- هنگام طراحی مجدد(During a Redesign): برای اطمینان حاصل کردن روی اینکه پیشنهادهای طراحی جدید راهحل هایی خوبی هستند.
- بعد از طراحی مجدد(After a Redesign): برای پیدا کردن مشکلات طراحی جدید
- تست روی محصولات رقبا: برای مقایسه رفتار کاربر در یک سناریو مشابه روی دو محصول
- تست نقاط درد کاربران: برای ریشهیابی کردن و رفع مشکلات کاربران در فیدبکها و نظراتی که از سمت کانالهای پشتیبانی میآید.
در برگزاری تست به چه چیزهایی باید توجه کنیم و چه چیزهایی را برداشت کنیم؟
- بررسی رفتار آنلاین کاربر
- اندازه گیری زمان انجام تست کاربر
- سوال هایی که کاربران می پرسند
بررسی رفتار آنلاین کاربر: سوال های زیر در راستای رفتار آنلاین کاربران است و تست گیرندهها میتوانند با توجه به این سوالها در مورد هر کاربر اطلاعات بسیار خوبی به عنوان نتیجه تست کاربردپذیری بدست بیاورند.
- پنج وبسایتی که کاربران روزانه یا هفتگی استفاده میکنند، چیست؟( دانستن اینکه چگونه مردم از اینترنت استفاده میکنند، بسیار مهم است)
- چگونه کاربران با محصول شما تعامل دارند چطور جستجو کرده و با نتایج جستجو چگونه ارتباط برقرار میکنند؟
- چطور تجربه گذشته بر انتظارات کاربران تاثیر میگذارد؟
- در چه مرحلهای کاربران با پشتیبانی تماس میگیرند؟ یا از تست گیرندگان سوال میپرسند؟
- کاربران هنگام کلیک روی دکمههای کلیدی در وبسایت انتظار دارند که چه ببینند؟ (قبل از کلیک بر دکمه، بپرسید!)
- هنگامی که کاربران خرید آنلاین میکنند، تصاویر محصول برای آنها چه اهمیتی دارند؟
- کابر پاسخ کدام سوالات را میخواهد بداند تا بعد از آن هدف مورد نظر تست را انجام دهد؟
- کاربران چه ویژگیها و پیش فرضهایی را در وبسایت یا اپلیکیشن، در حال حاضر انتظار دارند؟(در طول تست از او بپرسید)
- کاربران در مواجهه با شرایط، اصطلاحات جدید و یا قوانین چه کار میکنند؟
- کاربران در هنگام م جستجو در بین مقادیر زیادی از محتوا، محصول یا خدمات چه سطحی از فیلترینگ و دستهبندی را انتظار دارند؟
- در خانه، محل کار یا در سفر رفتار کاربر نسبت به استفاده از خدمات یا محصول شما چگونه است؟( بعد از تست از او بپرسید)
- آیا کاربران میتوانند وظایف کلیدی را بدون سوال انجام دهند؟
- آیا کاربران navigation اولیه و ثانویه شما را درک میکنند؟
- آیا کاربران قادر به استفاده آسان از ویژگیهای هر صفحه هستند؟ (دکمه ها، نویگیشنها و...)
- آیا اطلاعات ضروری در صفحههای کلیدی شما وجود دارد؟
- آیا شما اطلاعات مربوط به محصول یا خدمات خود را ارائه میدهید؟
- آیا ابزار مناسب برای کاربران دارید که محصولات و مشخصات را مقایسه کنند؟
- چرا کاربران از وبسایت شما خارج میشوند؟
- چگونه کاربران مجبور به ثبتنام میشوند؟
- کاربران چه تفاوتی بین حالت غیر ثبتنامی و حالت مهمان میبینند؟
- کاربران در ثبتنام چه اطلاعاتی را ثبت میکنند؟
- هنگام تکمیل فرمها، کاربران چه مشکلاتی دارند؟
- مدت زمان صبر کاربران برای یک فرآیند خاص تا قبل از خستگی یا ناامیدی چقدر است؟ این خستگی کی منجر به خروج میشود؟
- کاربران به محتوای ویدیوی آموزشی روی وب یا اپلیکیشن چه واکنشی نشان میدهند؟
- در هنگام ارسال اطلاعات حساسی مانند تراکنش رمز ورود و… به صورت آنلاین، امنیت برای کاربران اهمیت دارد، محصول شما در این باره چه میکند؟
- آیا سرعت بارگذاری صفحه شما باعث بروز هر گونه مشکلی با تجربه کاربر سایت میشود؟
- در چه مرحلهای، کاربران اضطراب یا بیحوصلگی خود را نشان میدهند؟
- آیا کاربران دکمههای فراخوانی را که می خواهید فشار میدهند؟
- کاربران چه قابلیت انعطافپذیری را در مسیر خود از محصول شما انتظار دارند؟
- دقیقا چه چیزی کاربران را از انجام آن چه که شما میخواهید باز می دارد؟
- چگونه میتوان تجربه وبسایت یا اپلیکیشن را هوشمندتر کرد تا سرعت ارتباط کاربران افزایش یابد؟
اندازهگیری زمان انجام تست کاربر: قبل از هر چیزی از یک کارشناس یا برنامهنویسی که روی محصول مسلط است بخواهید که مسیر مورد نظری را که برای آزمون طراحی کردید طی کند، زمان انجام این مسیر را ثبت کنید این زمان(Expert time) نام دارد و استانداری است برای مقایسه زمان کاربران عادی تا حالت ایدهآلی که ما از تعامل با محصولمان انتظار داریم.
توجه: معمولا سه حالت برای زمان کاربر به نسبت زمان ایدهآل اتفاق میافتد.
۱. کاربر نزدیک به زمان استاندارد مسیر مورد نظر ما را طی میکند.
۲. کاربر با یک اختلاف مشهود، کندتر از زمان استاندارد مسیر را طی میکند.
۳. کاربر نمی تواند مسیر مورد نظر را طی کند یا به نسبت زمان استاندارد بسیار بسیار کندتر است.
نتیجهای که از ثبت این زمانها بدست میآوریم در قدم اول این است که بدانیم چقدر از ایده آل هایمان فاصله داریم.
سوالهایی که کاربران در طول آزمون میپرسند:ثبت این سوالها مهمترین بخش تست کاربردپذیری است معمولا سوالها نقاط گنگ جریانهای کاربری را مشخص میکنند. تصویر زیر نمونهی خوبی از دستهبندی سوالهایی است که کاربران در هر بخش پرسیدهاند.

از چه تعداد افراد باید تست بگیریم تا به نتیجه تست مطمعن شویم؟
شاید باور این موضوع برای شما سخت باشد ولی عدد طلایی ۵ نفر، پیشنهاد مناسب خیلی از منابع تستهای کاربردپذیری است و برای اطمینان این عدد تا ۱۵ بالا می رود و نه بیشتر در مطالب دیگر برای شما توضیح خواهم داد که چطور این عدد فقط ۵ نفر است؟
علاوه بر درخواست انجام یک سناریو از کاربر، در آزمون چه کارهای دیگری انجام میدهند؟
غیر از اینکه از کاربر سناریوهایی مانند ثبتنام، ورود، ثبت سفارش، خرید و…. انجام دهد، میتوانید سوالهایی درباره محصول از او بپرسید.
تست ۱۵ ثانیه:
از کاربر بخواهید صفحه اول وبسایت یا اپلیکیشن شما را باز کند و بعد از ۱۵ ثانیه دوباره ببند و هرچه به خاطر میآورد برای شما بگوید. هر چه که کاربر در این ۱۵ ثانیه از محصول شما بگوید نشان میدهد شما خودتان را در نگاه اول چطور معرفی میکنید اگر کاربر، محصول شما را کلا نمیشناخت از او بخواهید به سه سوال زیر پاسخ دهد:
این وبسایت یا اپلیکیشن در مورد چیست؟ و چه چیزی را ارائه میکند؟ غالب ترین احساس کاربر نسبت به محصول شما چیست؟

نظرسنجیها:
پایان هر سناریویی که کاربر انجام میدهد، از او بخواهید که به سختی یا آسانی آن مسیر امتیاز دهد و نظرات و انتظارات او را ثبت کنید.
کلام آخر:
در این مطلب شما را با مباحث اولیه تست کاربرد پذیری آشنا کردم در مطالب بعدی، گزارشی از یک تجربه عملی را که با تیم طراحی روی آپارات و فیلیمو داشتیم در اختیار شما قرار خواهم داد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
سیستمهای پیشنهاد دهنده فیلیمو - قسمت دوم و پایانی
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا روش Content Group در آنالاتیکس برای کسبوکار ما ضروری است؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
چطور لیست پخش جدید آپارات به جذب مخاطب کمک میکند؟